خوشگذراني

علي كفاشيان مي‌گويد مي‌خواهد براي يك بار ديگر رئيس فدراسيون فوتبال بشود چون 4 سال گذشته به او خيلي خوش گذشته است! خواهش ما از كفاشيان و بعضي از مسئولين ديگر اين است كه براي خوشگذراني جاي ديگري را انتخاب كنند! به خدا در اين دنيا اينقدر جا براي خوشگذراني وجود دارد كه اين ميزها را براي خوشگذراني انتخاب نكنيد. اگر همين امروز سري به آگهي‌هاي تبليغاتي روزنامه‌ها بزنيد مي‌بينيد كه جا براي خوشگذراني زياد است؛ از سواحل خليج‌فارس يا همان دبي سابق گرفته تا سواحل تركيه و دور از جون تايلند! باور كنيد خيلي‌ها مثل اين ما  حاضر هستند از حق خود در بيت‌المال بگذرند و با خرج بيت‌المال شما و امثال شما را براي خوشگذراني به هر نقطه‌اي كه دوست داشتيد بفرستند و خوش بگذرانيد! آخر كدام آدم عاقلي پشت ميز را براي خوشگذراني انتخاب مي‌كند؟ اصلا گيريم كه جاي خوبي هم باشد، خب اجازه بدهيد 4 سال هم يك بنده خداي ديگر خوش بگذراند! اصلا مگر قرار است همه خوش‌گذراني‌ها 8 ساله باشد؟ چه اشكالي دارد كه 4 سال شما خوش بگذرانيد 4 سال هم يه بنده خداي ديگر! آقاي كفاشيان! بياييد شادي‌هايمان، ببخشيد خوشگذراني‌هايمان را تقسيم كنيم! بخدا ثواب دارد، اصلا گور پدر فوتبال، حداقل به فكر ديگران باشيد كه چند سال است براي اين ميز شمادندان تيز كرده‌اند! آخر آنها هم دل دارند، نگذاريد ناكام از دنيا بروند.

بخاطر دخترم (1)

* برنامه امشب سينماهاي ليگ‌برتر

* كارگردان و بازيگر نقش اول: بازيگر زبل

* بازي‌خور: باشگاه فرهنگي ورزشي – هواداران

تهيه‌كننده: چرك دست

خلاصه فيلم: فوتباليستي مشهور، بخاطر دخترش سهام كه در يك كشور خارجي به نام آلباما زندگي مي‌كند، قيد هواداران، تيم و پيراهني را كه به آن عشق مي‌ورزد رها كرده و قرار است به كشور آلباما برود و در آنجازندگي كند اما ناگهان سر از كشور آن زان كاس در مي‌آورد...

* بازيگر نقش اول: باور كن حاجي هر وقت توپ را مي‌بينم ياد دخترم سهام مي‌افتم كه در كشور آلباما زندگي مي‌كند و تمام فكر و حواسم به اوست.

* مديرعامل باشگاه فرهنگي ورزشي: خب عزيزم! سهام را بيار اينجا پيش خودت خيالت راحت بشه.

* بازيگر نقش اول: نه حاجي دخترم به زباني صحبت مي‌كند كه تو كشور ما هيچ مدرسه‌اي و هيچ معلمي قادر نيست به آن زبان تكلم كند.

* حاجي: خب حالا چه زباني هست اين زبان دختر گل شما؟

* بازيگر نقش اول: زبان انگليسي!

بخاطر دخترم (2)

* حاجي: آره حق با توه! فقط تو مدارس آلباما مي‌توانند به زبان انگليسي درس بدهند حالا مي‌خواهي تو آلباما به فوتبالت هم ادامه بدهي؟

* بازيگر نقش اول: آره حاجي! تو خودت خوب مي‌دوني كه من عاشق اين هواداران هستم اما به خاطر دخترم سهام مجبورم از عشقم بگذرم و كلي وقت بگذرونم تا يه تيم پيدا كنم خيلي سخته اما چه كار كنم؟ وقتي من به جاي توپ، دخترم سهام را مي‌بينم چطور مي‌توانم اين فوتبال لعنتي را ادامه بدهم؟

* حاجي: آره حق با توه! برو عزيزم! سفر به سلامت! مواظب خودت باش.

* ادامه داستان: بازيگر باروبنديل خود را مي‌بندد تا به كشور آلباما پرواز كند اما ناگهان هواپيما سر از كشور آن زان كاس در مي‌آورد. در فرودگاه آقاي بازيگر ناگهان شيخ حسن احمد را مي‌بيند كه رئيس باشگاه الفلوس است. شيخ احمد به او پيشنهاد بازي در باشگاه الفلوس رامي‌دهد و آقاي بازيگر توي رو در بايستي مي‌افتد و اين پيشنهاد را قبول مي‌كند و معامله جوش مي‌خورد. مدرسه سهام در همان لحظه جور مي‌شود و او به مدرسه‌اي مي‌رود كه قادر است تمام نيازهايش را برآورده كند. قرارداد در همان فرودگاه امضاء مي‌شود. آقاي بازيگر با يك روزنامه كشور آن زان كاس مصاحبه مي‌كند و دليل جدايي‌اش از باشگاه فرهنگي ورزشي را آلودگي هوا عنوان مي‌كند.

The End
 

پس از شکست 2 بر يک استقلال برابر فجرسپاسي برخي از تماشاگران استقلال به پرويز مظلومي اعتراض کردند و وي را مربي ترسو ناميدند.

*پيش از آغاز مسابقه مسئولان باشگاه فجر از علي کلانتري سرمربي برکنار شده اين تيم و سعيد تبري تقدير کردند. اين تقدير به خاطر صعود فجر سپاسي به ليگ برتر توسط اين مربيان بود.

* ظرفيت ورزشگاه حافظيه کاملا تکميل بود و بيش از 15 هزار تماشاگر در اين ورزشگاه حضور داشتند که نيمي طرفدار فجر و نيمي ديگر حامي استقلال هستند.

* مجتبي جباري و مهدي رحمتي پيش از آغاز بازي به سمت محمود ياوري سرمربي فجر رفتند و از او براي حضور در ميدان رخصت گرفتند.

* مهدي اميرآبادي کاپيتان استقلال بود. آرش برهاني و ميلاد ميداودي دو مهاجم آبي پوشان نيمکت نشين بودند و در نيمه دوم به ميدان آمدند.

*برخي تماشاگران فجر سپاسي به سمت حنيف عمران‌زاده بازيکن استقلال هنگام پرتاب اوت سنگ پرتاب کردند و سپس تماشاگران استقلال به تلافي به سمت مهدي‌ رجب‌زاده بازيکن فجر سنگ و اشيا و پرتاب کردند.
 

جواد زرينچه در گفت‌وگو با فارس، در خصوص شکست 2 بر يک استقلال برابر فجرسپاسي شيراز عنوان کرد: مشکل اصلي اين ديدار زمين ورزشگاه حافظيه بود. استقلال روي زمين فوتبال بازي مي‌کند و با وجود اينکه تيم برتر ميدان بود نتوانست از موقعيت‌هايش خوب استفاده کند. گل دوم را روي ضد حمله و به خاطر خرابي زمين خورديم ولي براي بازي‌هاي آينده اميدواري زيادي خواهيم داشت.

عضو هيئت مديره استقلال درباره اينکه اين تيم متحمل دومين شکست پياپي شد گفت: مجموعه هم مي‌داند که شرايط استقلال خوب نيست ولي تيم ما تيم روزهاي سخت است و به همان شرايطي مي‌رسيم که هواداران انتظار دارند.

زرينچه در خصوص اينکه به عنوان مشاور فني فتح‌الله‌زاده انتخاب شده تاکيد کرد: سعي مي‌کنم به لحاظ فني کمک کنم و تجربياتم را در اختيار بازيکنان قرار دهم. يکي دو جلسه به تمرينات رفتم و اميدوارم بتوانم به عنوان مهره‌اي مفيد و مؤثر در مجموعه استقلال حضور داشته باشم.

وي در خصوص اينکه گفته مي‌شود به عنوان يک آلترناتيو براي مظلومي به مجموعه استقلال اضافه شده، خاطرنشان کرد:‌ رابطه خوبي با مظلومي دارم و اين مسائل صحت ندارد. اگر مظلومي 10 باخت هم بياورد، همچنان سرمربي مي‌ماند. به او پيغام مي‌دهم که نگران نباشد چون خودش من را مي‌شناسد که در اين وادي‌ها نيستم و به اين مسائل فکر نمي‌کنم.

زرينچه اظهار داشت:‌ مجموعه استقلال از همه عزيزتر است و به نام‌ها ارجعيت دارد. ما هم کمک مي‌کنيم تيم به روزهاي خوب خود برگردد و اين مسائلي که عنوان مي‌شود، دروغ محض است و صحت ندارد. اگر مجموعه بخواهد به همين شکل در اختيار استقلال هستم و تجربياتم را در اختيار بازيکنان مي‌گذارم.

مشاور فني مديرعامل استقلال در پاسخ به اين سؤال که آيا قبول دارد با توجه به بازي رو در رو با تراکتورسازي و فاصله يک امتيازي با اين تيم احتمال از دست رفتن صدرنشيني وجود دارد، گفت: ما ايراني‌ها ياد گرفتيم که در بازي‌هاي حساس خودمان را آماده کنيم و بهترين بازي را به نمايش بگذاريم. خيال هواداران استقلال از بازي با تراکتورسازي و پرسپوليس راحت باشد و آنها مطمئن باشند که بهترين بازي‌ها را در اين دو ديدار انجام مي‌دهيم و امتياز لازم را کسب مي‌کنيم.

سرمربي تيم فوتبال پرسپوليس در نشست خبري پيش از ديدار تيمش مقابل مس سرچشمه در هفته بيست و يكم ليگ برتر فوتبال اظهار كرد: در فوتبال هيچ موقعيتي براي اينكه بخواهيم رقيب‌مان را دست كم بگيريم، وجود ندارد و اين موضوع هم كاملا به اين مربوط است كه ما جايگاه رقيب‌مان را هر جاي جدول كه مي‌خواهد باشد، نبايد پايين فرض كنيم و آن تيم را دست كم بگيريم.

دنيزلي ادامه داد: برعكس، بايد خيلي بيشتر تمركز كنيم و كارمان را با قدرت بالايي انجام دهيم. تيم مس در حال حاضر در امتحان مرگ و زندگي قرار دارد و به هر حال هنوز اميدهاي زيادي دارند. به همين خاطر آنها خودشان را آماده مي‌كنند كه از چنين بازي‌هايي امتياز بگيرند. من هم تذكر لازم را به بازيكنان‌مان درباره اين بازي داده‌ام و از اينجا هم مي‌خواهم دوباره تذكر بدهم كه هر بازي براي ما از حداكثر اهميت برخوردار است.

سرمربي ترك‌تبار پرسپوليس در پاسخ به اين سوال كه قبول دارد تيمش مثل پنج سال پيش هم راحت گل مي‌زند و هم راحت گل مي‌خورد،‌گفت: قبول دارم بازي‌هايي كه تا به حال در فصل جديد انجام داده‌ايم طوري بوده كه نشان داده ما راحت گل مي‌خوريم؛ اما هم كسي كه گل مي‌خورد و هم كسي كه گل مي‌زند از تيم ماست. چيزي كه ما مي‌خواهيم بدست بياوريم اين است كه راحت گل بزنيم و سخت گل بخوريم كه البته هنوز نتوانسته‌ايم به اين خواسته خود دست پيدا كنيم. البته بازيكنان‌مان روز به روز با من هماهنگ‌تر مي‌شوند و مي‌توانيم آينده خوبي را شاهد باشيم. اينكه ما راحت گل مي‌خوريم، ضعف دفاع نيست بلكه ضعف تمام تيم است.

خبرنگاري از دنيزلي پرسيد فكر مي‌كنيد بهتر است ليگ ايران با حضور چند تيم برگزار شود كه وي در پاسخ گفت: فكر مي‌كنم 18 تيم براي ليگ ايران مناسب باشد و با توجه به شرايط كلي ايران اين تعداد تيم براي ليگ مناسب است ولي به خاطر برگزاري بازي‌ها ممكن است 16 تيم يا 20 تيمي هم بشود.

مصطفي دنيزلي در پاسخ به اين سوال كه فوتبال ايران در سطح بالاتري قرار دارد يا فوتبال تركيه، گفت: از نظر ليگ‌هاي برتر هر دو كشور كه بخواهيم مقايسه كنيم، ليگ تركيه قوي‌تر است و اين اختلاف هم به خاطر حضور بازيكنان خارجي در ليگ تركيه است. من بين تيم‌هاي ملي دو كشور اختلاف زيادي نمي‌بينم. به طور مثال امروز تيم فنرباغچه از تيم ليل فرانسه يك بازيكن به نام "سا" به خدمت گرفته كه اين بازيكن 15 ميليون يورو براي آنها هزينه داشته. مثلا ليگ ايران نمي‌تواند چنين بازيكني به خدمت بگيرد و همين موضوع است كه باعث تفاوت سطح فوتبال دو كشور شده است.

سرمربي پرسپوليس در پاسخ به اين سوال كه فكر مي‌كند با توجه به نتايج تيمش در سه بازي اخير، چه تعداد تماشاگر براي بازي فردا به ورزشگاه مي‌آيند، گفت: نمي‌توانم عدد دقيق آن را بگويم؛ اما اينكه تعداد آنها از بازي اول در ورزشگاه آزادي بيشتر خواهد بود قطعي است. هدف ما اين است كه حتي در آينده بالاتر از 50 هزار نفر را به ورزشگاه بياوريم. يكي از مهم‌ترين قسمت‌هاي زيبايي فوتبال همين تماشاگران هستند. وقتي بهترين فوتبال دنيا هم در يك ورزرشگاه خالي از تماشاگر برگزار شود آن بازي زياد زيبا نخواهد بود.

در حالي كه دنيزلي قصد داشت محل كنفرانس خبري را ترك كند، خطاب به خبرنگاران گفت: مثل اينكه شما خودتان هم بازي مقابل مس سرچشمه را دست كم گرفته‌ايد چرا كه هفته قبل تعدادتان در اين اتاق خيلي بيشتر بود كه خبرنگاران از اين شوخي دنيزلي خنديدند و در ادامه يكي از آنها از سرمربي پرسپوليس درباره بازي شب گذشته رئال مادريد و بارسلونا پرسيد كه دنيزلي به زبان فارسي گفت: من بارسلونايي هستم.

پيش از آغاز اين نشست رضا رياضتي مدير امور رسانه‌اي باشگاه پرسپوليس با اشاره به دستور حكمت‌شعار، ناظر ديدار فرداي پرسپوليس و مس سرچشمه اعلام كرد كه دنيزلي تنها در نشست خبري صحبت مي‌كند و مصاحبه او با دوربين‌ها پس از پايان بازي از جمله با دوربين صدا و سيما غيرقانوني خواهد بود.

 نادر رضي

همه فقط انتظار دارند و كسي شرايط را درك نمي‌كند. معتقديم نتايج استقلال در نيم فصل اول قوه ادراك هواداران را پايين آورده است و حال همه انتظار دارند استقلال در هر شرايطي نتايج ابتداي فصل را جبران كند.

آنهايي كه مي‌آيند ورزشگاه تاب و توان شكست را ندارند و باقي هواداران هم معتقدند اين استقلال بايد قهرمان شود چون با اقتدار قهرمان نيم فصل شده و ديگر نيازي نيست به ورزشگاه بروند و تيمشان را حمايت كنند!

واقعا دردآور است وقتي راه سختي پيش رو است و كسي مشكلات را درك نمي‌كند.

به جرات مي‌توان گفت از آتش بازي‌هاي استقلال در نيم فصل اول حالا خاكستري بيش نمانده است. از آن ستاره‌هايي كه با نبوغ منحصر به فرد خود نتايج را رقم مي‌زدند اثري نيست. مجيدي رفته، كرار كنار گذاشته شده است. آندو با انگشت شكسته خانه‌نشين شده، فشار بازي‌ها حيدري را از تمرينات دور كرده است، ميداوودي خوب شده ولي همچنان ترس از مصدوميت مجدد اجازه عملكرد خوب را به او نمي‌دهد و هزاران مشكل ديگر كه همانند مصدوميت‌ها مشهود و جلوي چشم نيست ولي هست تا استقلال را به تيمي معمولي و پر افت و خيز تبديل كند.

در اين ميان تاكتيك هم ديگر جواب نمي‌دهد. تغيير در تركيب هم بازيكنان را از هماهنگي دور مي‌كند و هر تاكتيكي در نظر گرفته شود جواب منطقي و درستي را در پي نخواهد داشت.

آن  روزي هم كه تاكتيك به ندرت در زمين اجرا مي‌شود، آن جلو برهاني هست تا تمام تلاش‌ها و تاكتيك‌ها را بر باد بدهد.

مهاجمي هست كه هر توپي به او برسد سكوهاي ورزشگاه را نشانه مي‌گيرد.

تا مجيدي در استقلال بود، برهاني عملكرد نسبتا خوبي داشت زيرا جايگاهش را متزلزل مي‌ديد و هرگاه به ميدان فرستاده مي‌شد با تمام توان براي اثبات توانايي‌هايش مي‌جنگيد ولي حالا....!

حالا كمبود مهاجم خيال آرش را راحت كرده تا بار ديگر به همان مهاجم سر به هوا تبديل شود كه موقعيت‌ها را يكي پس از ديگري از دست مي‌داد.

با اين  شرايط معتقديم سقوط آزاد استقلال همچنان ادامه خواهد داشت و طولي نمي‌كشد كه اين تيم از صدر جدا شده و براي بازگشت به جايگاه قبلي‌اش حسرت اين روزهاي از دست رفته را مي‌خورد.

آن وقت است كه هواداران متوجه مي‌شوند خانه‌نشيني اين روزها و انتظارات بالا و غيرمنطقي بزرگترين ضربه را به ‌آبي‌ها زده است. در روزهايي كه تيم  به وجود آنها احتياج دارد، هواداران پشت تيم را خالي كرد‌ه‌اند.

هواداران منطقي، شرايط را درك مي‌كنند و متوجه مي‌شوند كه قرار نيست يك تيم با قدرت تمام بازي‌ها را ببرد.

در مورد استقلال اما اين روزها بايد گفت كه كدام ستاره‌، كدام كهكشان؟!

اين تيم امروز آبستن اتفاقات زيادي است كه در آينده نمود پيدا مي‌كند و هوادار متوجه مي‌شود كه استقلال نيم فصل دوم با كمترين ستاره نسبت به ساير رقيبان و مدعيان قهرماني در ميدان حاضر مي‌شود.

كهكشان هم كه ديگر سرابي بيش نيست.

سرابي كه فقط در تصورات زيبا و پرهيجان است و در واقعيت با كمبودهاي آن چناني روبرو خواهد بود.

 آزمون فوتبالي (1)

 محمد سررشته‌داري

90: مباحث چالشي هميشه به درد فوتبال ايران مي‌خورد و خوشحالم از اينكه در روزنامه 90 دموكراسي و احترام به عقايد اولين و برترين اصل است و مي‌توان در اين روزنامه مباحثه‌‌ها را تا رسيدن به يك نقطه مشترك و صحيح جلو برد.

بحث نگارنده دو روز پيش اين بود كه كي‌روش نبايد ليگ را بعضا براي بازي‌هاي تشريفاتي تكه و پاره  كند و بايد اجازه بدهد كه ليگ منظم جلو برود تا از دل يك ليگ منظم و با ثبات مردان ملي آماده‌تري را تحويل بگيرد.

دوستان در روزنامه 90 ظاهرا با اين اصل مخالف بودند و معتقدند اردوهاي بلند مدت براي تيم ملي مفيد است و منجر به هماهنگي بيشتر بازيكنان با دستورالعمل كي‌روش مي‌شود اما ...

اگر اين حرف درست بود قطعا در دنياي پيشرفته فوتبال مورد استفاده قرار مي‌گرفت و در مواجهه با بازي‌هاي حيثيتي يا بسيار مهم همين حركت انجام مي‌شد اما چنين نيست و قانون 72 ساعت در سراسر جهان حرفه‌اي فوتبال اجرا مي‌شود و هيچ استثنايي هم ندارد و تنها در صورتي اردويي بيش از 72 ساعت خواهد بود كه مسابقات تعطيل شده باشد و برخي كشورها برنامه‌ها را طوري تنظيم مي‌كنند كه مثلا در مواجهه با جام جهاني كه يك جنگ تمام عيار بين‌ سرمايه‌داران و ملتها (صنعتي و قومي قبيله‌اي) به شمار مي‌رود زمان بيشتري از 72 ساعت را اختصاص به اردوي تيم ملي بدهند تا در آن اردوي خاص بدنسازي و هماهنگي براي حضور در تورنمنت بلند مدت و فرسايشي جام‌جهاني آمادگي به او برسد نه براي يك بازي آن هم يك بازي تشريفاتي.

اصالتا در دنياي فوتبال هيچ تمريني وجود ندارد كه آمادگي را بيشتر از شرايط مسابقه ايجاد كند. سيكل تمرين – مسابقه – تمرين قابل رقابت نيست و از همه بدتر تداخل نمودار سينوسي بدنسازي تيمهاست كه برخي به مرزهاي خاصي رسيده‌اند اما در مواجهه با نمودار بدنسازي تيم ملي افت مي‌كنند چرا كه هر تيمي در مدار خاصي از بدنسازي قرار دارد كه با بدنسازي تيم‌ملي همخواني ندارد. خروج از چرخه مسابقات اما فقط به مردان ملي آسيب نمي‌زند بلكه بيشترين لطمه را به آنهايي مي‌زند كه هنوز به تيم ملي نرسيده‌اند اما پشت درب هستند و براي رقابت آماده‌اند.

با تعطيلي‌هاي فرسايشي، پي در پي و بي‌نظم ليگ، اين دست بازيكنان به دليل بالا و پايين رفتن فشار تمرينات و مسابقات و به يكمرتبه قطع شدن آنها و خروج از سيكل تمرين – مسابقه – تمرين هم افت مي‌كنند و هم در معرض آسيب ديدگي قرار مي‌گيرند؛ كه اين به خودي خود يعني تضعيف نيروي پشتيباني. اصول هميشه درست است؛ حتي براي ايران كه اصول را نمي‌خواهد بپذيرد و در عجبيم كه چرا كي‌روش از اين بي‌اصول بودن در حال استفاده براي شخص خودش است. نظم ليگ در صورت تداوم و تكرار در عرض 4 يا 5 سال مي‌تواند براي فوتبال ايران دو يا حتي سه تيم ملي آماده بسازد كه براي مربيان آينده تيم‌ملي هم كار را ساده‌تر مي‌كند اما كي‌روش هم به جاي ديدن آينده، فقط خودش را مي‌بيند كه اين عيب از كي‌روش نيست بلكه عيب از تصميم‌سازان است كه براي ليگ اهميت قائل نيستند آن هم در حالي كه ليگ كارخانه اوليه است و تيم‌ملي تنها بخش بسته‌بندي مواد ساخته شده را بر عهده دارد.

كارخانه را نبايد براي بسته‌بندي در نقطه پاياني تعطيل كرد و خط توليد را با وقفه مواجه كرد چرا كه پس از بسته‌بندنهايي «انشاا... صعود به جام‌جهاني» ديگر توليدي وجود ندارد كه دوباره براي مرحله بعد (حضور مقتدر در جام‌جهاني» بسته‌بندي شود.

در واقع ليگ از همه چيز مهمتر است حتي از تيم‌ملي چرا كه تيم ملي از همين ليگ است  كه در صورت عدم فشردگي شديد؛ قطع و وصلهاي ناگهاني (!) و تعطيلي‌هاي بي‌دليل به اوج مي‌رسد و مصدوم و خسته و تنبلي را از بين مي‌برد و كم مي‌كند.

كي‌روش مربي بزرگي است اما او قطعا به دليل همين بزرگي مي‌داند كه عدم حضور ملي‌پوشان در تمرينات هماهنگي و به ويژه بدنسازي پيش از فصل يعني يك فصل مصدوميت، ناهماهنگي و به اوج نرسيدن آن بازيكن.

كي‌روش حتما مي‌داند كه  اگر اردويي هم لازم دارد نهايتا بايد در نيم فصل انجام شود كه بازيكنان هم هماهنگي را به دست آورده‌اند و هم بدنسازي سنگين 52 ر وزه را احتياج ندارند؛ نه درست وسط مسابقات ليگ، كه همه برنامه‌هاي مربيان باشگاهي را به هم مي‌ريزد.

شما تصور مي‌كنيد اگر اتحاديه باشگاه‌ها مثل  انگلستان، اسپانيا، آلمان و ... حضوري پررنگ در تصميم سازي‌ها داشت هرگز اجاره مي‌داد كه باشگاه‌ها و در پي آن بازيكنانشان تا اين حد با تعطيلي مواجه شوند و در معرض آسيب‌ديدگي‌هاي جدي قرار بگيرند؟

اصالتا اگر كي‌روش تيم 8 سال قبل ايران را  در اختيار داشت كه 13 بازيكن آن لژيونر بودند و هرگز باشگاه‌هايشان اجازه چنين شرايطي را قبل از 72 ساعت تا ديدار رسمي نمي‌دادند چه مي‌كرد؟

اگر حضور در اسپانيا را متفاوت بدانيم و بگوييم حضور نكونام در اسپانيا موثر‌تر از تمرينات كي‌روش است، تمرينات بازيكنان حوزه خليج فارس كه اينگونه محسوب نمي‌شود؛ مي‌شود؟

قاعده و اصل در تمام دنياي حرفه‌اي يكي است؛ كي‌روش هم فقط ليگ ايران را فاقد يك استراتژي منظم و غير قابل انعطاف ديده كه درخواست‌هاي غيرعرف و غيرقانوني دارد.

اصالتا چون باشگاهها هم در ايران دولتي هستند نمي‌توانند با اين اردوهاي من درآوردي مخالفت كنند؛ اگر خصوصي بودند و در بورس و سهام و كورس بودند فكر مي‌كنيد به همين سادگي اجازه مي‌دادند بازيكنشان را هر موقع كه خواستند ببرند و هر كاري خواستند با او انجام دهند و ليگ را هم هر موقع عشقشان كشيد و صلاح ديدند تعطيل كنند؟

تيم ملي از همه چيز به زعم خيلي‌ها مهمتر است؛ ايضا براي كل فوتبال ايران و از جمله نگارنده اما باور كنيد تعطيلي ليگ يعني تضعيف همه بازيكناني كه در حال آماده باش هستند؛ و اين به سود تيم‌ملي ايران نيست كه نيست.

سه يا 4 سال نظم در برگزاري مسابقات ما را چند سال به جلو پرتاب مي‌كند.

اين اصل است؛ بقيه ساخته‌هاي ايراني است كه هيچگاه به ساختارسازي توجه نمي‌كند.

مثل تيم‌هاي پايه!

هيچ باشگاهي در اين رده سرمايه گذاري نمي‌كند تا تيم ملي‌اش (تيم بزرگسالان خودش) تقويت شود و براي هميشه استوار بماند. همه روبنا را مي‌خواهند و به اين توجه نمي‌كنند كه استراكچر چگونه بايد محكم شود.

فكر مي‌كنيد تيم‌هاي پايه چه مي‌كنند؟ چرا رشد نمي‌كنند؟

به خاطر برنامه‌ريزي‌هاي غلط و كم توجهي‌هاست!

ليگ هم اينجا حكم تيم‌هاي پايه را دارد كه قرباني اين و آن  مي‌شود؛ همين!

فدراسيون بين‌المللي تاريخ و آمار فوتبال جهان امروز (جمعه) اسامي محبوب‌ترين بازيكنان حال حاضر فوتبال را اعلام كرد كه در ميان بازيكنان قاره آسيا ياسر القحطاني از عربستان با 17هزار و چهارصد و شصت راي عنوان محبو‌ب‌ترين بازيكن قاره كهن را به خود اختصاص داده است. اما اين انتخاب در حالي صورت گرفت كه دو ستاره‌ي محبوب ايراني آراي بسيار بيشتري را در مراحل قبلي به دست آورده بودند.

پس از اين بازيكن عربستاني نام فرهاد مجيدي و علي كريمي در حالي در رده‌هاي دوم و سوم قرار گرفته كه تعداد آراي اين دو بازيكن درج نشده است. مجيدي و كريمي پيش از اين در آخرين مرحله‌ي نظرسنجي كه در ماه دسامبر اعلام شد، به ترتيب با بيش از 266 هزار و 243 هزار راي نه تنها در قاره آسيا، بلكه در ميان تمام بازيكنان فوتبال جهان در رده‌هاي اول و دوم قرار داشتند.

فدراسيون بين‌المللي تاريخ و آمار فوتبال جهان نام مجيدي و كريمي را در رده‌هاي دوم و سوم قرار داده و ياسر القحطاني را با 17 هزار راي محبوب‌ترين بازيكن آسيا دانسته و اين نشان مي‌دهد كه آراي قبلي مجيدي و كريمي در نظر گرفته نشده است، چراكه در غير اين صورت قحطاني رده نخست را به دست نمي‌آورد. عبارت Disqualified كه مقابل نام اين دو بازيكن درج شده هم به اين معنا است كه منبع منتشر كننده اين رده بندي آراي مجيدي و كريمي را به رسميت نشناخته است كه اين مساله مي‌تواند به دليل هجوم كاربران ايراني به اين سايت و شركت در نظرسنجي باشد.

عمادرضا در نيمه دوم جاي خود را به محرم نويدکيا داد. اين بازيکن که از تصميم کرانچار ناراضي به نظر مي رسيد با ناراحتي به سمت نيمکت رفت و حتي به تشويق هاي هواداران سپاهان توجه نکرد.

* سيد جلال حسيني مدافع سپاهان در حالي امروز به ميدان رفت که دستش در گچ بود.

* سعيد آذري مديرعامل اسبق ذوب‌آهن در جايگاه ويژه حضور داشت.

* نيمکت شهرداري تبريز پس از تصميم داور مبني بر اعلام پنالتي براي سپاهان به شدت معترض شدند و مديرروستا سرمربي تيم آنها را آرام کرد.

* در دقيقه 65 بازي بعد از اينکه سزار مهاجم سپاهان شوت زد يکي از ليدرهاي سپاهان به دليل ناراحتي قلبي بيهوش شد و بلافاصله او را به اورژانس انتقال دادند. گفته مي شود حال وي بهبود پيدا کرده است.

اين مسابقه با نتيجه يک بر صفر به سود تيم سپاهان به پايان رسيد.
 

اين دو تيم از ساعت 15 در ورزشگاه شريعتي كرج به مصاف هم رفتند اما تلاش شاگردان مجيد صالح و عبدالله ويسي مربيان جوان دو تيم براي باز كردن دروازه ها بي نتيجه ماند.

قضاوت اين بازي بر عهده محمد كماني بود كه عليرضا كهوري و حميد غمزه او را در اين امر ياري مي دادند.

پيروز قرباني و مجيد غلام نژاد دو بازيكن سايپا بودند كه در اين بازي از داور مسابقه كارت زرد گرفتند.

با اين نتيجه صبا 37 امتيازي شد و با توجه به پيروزي سپاهان مقابل شهرداري تبريز با يك پله نزول در رده پنجم قرار گرفت.

سايپا هم با 26 امتياز پيش از برگزاري بازي پرسپوليس و مس سرچشمه به رده نهم صعود كرد.