بلتي كه در سال‌هاي 2004 تا 2007 در بارسلونا حضور داشت و سال گذشته با پيراهن چلسي از فوتبال خداحافظي كرد، با مقايسه بارسلونا فعلي با اين تيم در گذشته گفت: فكر مي‌كنم تيمي كه ما داشتيم در سطح بالاتري از تيم كنوني بازي مي‌كرد. ما مقابل رئال مادريدي بازي مي‌كرديم كه زيدان، رونالدو و لوئيس فيگو را داشت، با ميلاني روبرو مي‌شديم كه كاكا را در تركيب مي‌ديد و به مصاف ليورپولي مي‌رفتيم كه با پيشرفت بزرگي روبرو شده بود. ما با سيستمي ابداعي و متفاوت از آن چيزي كه امروز شاهدش هستيم، بازي مي‌كرديم اما شما نمي‌دانيد تيم فعلي چطور بازي مي‌كند.

زننده گل قهرماني بارسلونا در سال 2007 در اروپا همچنين در پاسخ به اين سوال كه رونالدينيو بهتر است يا مسي گفت: رونالدو رقبايي مانند زيدان و فيگو را داشت. من هم از او چيزهاي زيادي آموختم. البته مسي هم به بارسلونا كمك‌هاي زيادي كرده است، اما اگر قرار باشد بين رونالدينيو و مسي يكي را انتخاب كنم، انتخاب من رونالدينيو خواهد بود.

 90: پس از اين‌كه مسابقات جام‌جهاني 2006 آلمان به پايان رسيد از فوتبال و تيم‌ملي دور شد و بدون اين‌كه حرفي با خبرنگاران بزند در لاك خودش فرو رفت و از اين فوتبال پر حاشيه فاصله گرفت. هر وقت هم كه خبرنگاران از او مي‌خواستند مصاحبه كند و حرفي بزند از مصاحبه كردن طفره مي‌رفت و مي‌گفت «من كه ديگر در اين فوتبال سمتي ندارم و نمي‌خواهم در مورد آن حرفي بزنم.» بالاخره سرپرست و سرمربي سابق تيم‌ملي به سكوت پنج ساله خود خاتمه داد و به سئوالات روزنامه 90 پاسخ گفت، اين مصاحبه را حتما بخوانيد:

90: همايون‌خان! بالاخره راضي شديد پس از مدت‌ها مصاحبه كنيد؟

بر حسب اتفاق كامران احمدپور مدير مسئول روزنامه 90 را ديدم و تصميم گرفتم با روزنامه 90 مصاحبه كنم. آقا كامران چه زماني كه درپاس بودم و چه زماني كه در تيم‌ملي حضور داشتم، به طور منطقي راجع به نقاط ضعف و قوت اين فوتبال قلم مي‌زد و حقايق را انعكاس مي‌داد كه از همان زمان تصوير خوبي از او در ذهن دارم و در ديدار اخيرمان مقرر شد يك مصاحبه با شما داشته باشم.

90: چرا اين اندازه سكوت كردي و از فوتبال دور شدي؟

واقعيت امر اين است كه بعد از آن اتفاقاتي كه در جام‌جهاني براي تيم‌ملي افتاد و آن تغييرات عجيب و غريب در فدراسيون رخ داد و از همه مهمتر واگذاري امتياز پاس به استان همدان باعث شد از اين ورزش بيزار شوم و دلم حسابي بشكند.

90: در اين مدت واقعا از فوتبال دور بوديد؟

بله، فقط خودم شخصا ورزش مي‌كردم و گاهي پياده‌روي مي‌رفتم و به حوادث مختلف فوتبال فكر مي‌كردم و به حال و روزاين فوتبال حسرت مي‌خوردم!

90: به نظر شما ماشين فوتبال ما پس از مسابقات جام‌جهاني و حضور علي‌آبادي در ورزش پيشرفت داشت يا پسرفت؟

به نظر من ماشين فوتبال ما ترمز خالي كرد و به شدت تصادف كرد و داغان شد.

90: يعني عملكرد مسئولان جديد فدراسيون خوب نبود؟

ببينيد بحث من عملكرد شخص خاصي نيست بلكه عملكرد يك تيم است. آن زمان تيمي در فدراسيون بودند كه با همدلي، همفكري و هم‌زباني تيم‌ملي را به مسابقات جام‌جهاني 2006 هدايت كردند. هدف ما شادي مردم و جوانان مملكتمان بود اما متاسفانه آقايان پس از بازي با بحرين خود آگاه يا ناخودآگاه يك مرتبه فوتبال ايران را با فوتبال هشت تيم برتر دنيا مقايسه كردند و توقعات را بالا بردند تا از حضورمان در مسابقات جام‌جهاني لذت نبريم. همان تيمي كه بدون استرس و با قاطعيت بحرين را شكست داده و به جام‌جهاني رفته بود، آقايان با وعده و وعيدهاي خود كام مردم را تلخ كردند. ببينيد وقتي يك هوادار معمولي و آدم غيرمسئول هر جور كه دلش بخواهد حرف بزند و وعده و وعيد بدهد ايرادي ندارد اما حرف من اين است چرا بايد يك آدم مسئول اين چنين با اذهان عمومي جامعه و هواداران فوتبال بازي كند. آقايان مدعي بودند تيم‌ملي بايد پرتغال را له كند اما در ادامه همگان ديديد كه تيم‌ملي از صعود به مسابقات جام‌جهاني 2010 بازماند تا عملكرد گروه جديد بر همه مشخص شود. خود من به دليل اين مسئله و شوك از فوتبال دلزده و بيزار شدم؛ بعدش هم كه آن بلا را سر پاس آوردند و...

90: قبول داريد دوري و كناره‌گيري آسان شما باعث مي‌شود مخالفان تفكرات شما به راحتي اهدافشان را دنبال كنند، اين در حالي است كه اگر شما به اهداف و برنامه‌هايتان ايمان داريد نبايد به اين راحتي صحنه را ترك كنيد؟

به هر حال مردم خود بهترين قاضي در مورد حوادث اخير فوتبالمان هستند و به راحتي خوب را از بد تشخيص مي‌‌دهند.

90: آيا پاس تهران دوباره مي‌تواند احيا شود؟

پاس از همان روز اول تيم نيروي انتظامي بود و متعلق به افسران و درجه‌داران اين نيروي زحمتكش بوده و هست. پاس زماني قطب سوم فوتبال اين مملكت بود و اكثر مربيان پاس به تيم‌ملي مي‌رسيدند. از مرحوم رنجبر گرفته تا مهاجراني، حبيبي، اصغر شرفي، عزيزي، ياوري، مناجاتي، خود آقاي فركي و... همه از مكتب پاس به اين فوتبال معرفي شده‌اند. مكتب پاس، بازيكن‌سازي و پرورش مربيان بااخلاق در جامعه بود و همه ورزشكاران مستعد اين تيم مدارج رشد و ترقي را پله به پله از تيم‌هاي پايه‌اي اين باشگاه طي مي‌كردند.

90: با حسين فركي تماس داريد؟

من با اكثر پاسي‌ها تماس دارم و براي آنها احترام ويژه‌اي قائلم. پيوند ما پاسي‌ها از طريق فوتبال بود و حالا هم با برادري و دوستي به روابطمان ادامه مي‌دهيم.

90: جو فعلي فدراسيون را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

الان آرامش قبل از طوفان است. قرار است دو، سه ماه ديگر انتخابات فدراسيون فوتبال برگزار شود و اگر شما كمي صبر كنيد مي‌بينيد كه آقايان چطور به خاطر پست و مقام به جان هم مي‌افتند. همين آقاياني كه در ظاهر همديگر را حمايت مي‌كنند اما هر كدام زيرچشمي صندلي رياست فدراسيون را نشانه رفته‌اند، آرامشي كه اميدوارم با رقابت سالم و قانونمند كانديداها به طوفان تبديل نشود والا اگر باز هم مثل دوره قبلي بر سر صندلي رياست فدراسيون دعوا و جنجال شود طوفاني به پا مي‌شود كه قادر است هم كي‌روش و هم تيم‌ملي را تا ته دره بفرستد.

90: از نظر شما به عنوان يك كارشناس چه كار بايدكرد تا انتخابات فدراسيون بدون تنش و جنجال برگزار شود؟

به نظر من اصل انتخاب اعضاي مجمع عمومي فدراسيون با شيوه غلطي برگزار مي‌شود. مثلا روساي هيات فوتبال استان‌ها راي مي‌دهند، نماينده وزارت كار، نماينده دانشگاه و... حق راي دارند. قطعا اين افراد از رئيس سازمان تربيت‌بدني يا الان از وزير ورزش تبعيت مي‌كنند و عليرغم ميل باطني‌شان به كسي راي مي‌دهند كه اصلح نيست و اينجاست كه ما مي‌توانيم بگوييم روساي فدراسيون‌ها منصوب مي‌‌شوند نه انتخاب و نتيجه‌اش هم اين مي‌شود كه در اكثر فدراسيون‌هايي كه افراد شايسته از پست‌هاي مديريتي دور مي‌مانند، در جا مي‌زنيم و رشته ورزشي در آن فدراسيون‌ها به جاي پيشرفت، پسرفت مي‌كند.

90: يعني در انتخابات اخير فدراسيون هم جنجال مي‌شود؟

به اعتقاد من حكايت همچنان باقيست! در اين خصوص اگر مديران ارشد و دلسوز ورزشي هوشيار نباشند و خبرگان ورزشي را جمع نكنند باز هم به بن‌بست مي‌رسيم. خبرگان ورزشي بايد دور هم جمع شوند و ورزش، مخصوصا فوتبال را به اهلش بسپارند تا فوتبال ما با اين همه ظرفيت و پتانسيل به جاي پسرفت يا در جا زدن در مسير رشد و پيشرفت قرار بگيرد. باور كنيد ما چيزي از ژاپن، كره و استراليا كم نداريم اما متاسفانه برنامه‌ريزي‌ها و مديريت‌ها آنها به مراتب بهتر از ماست.

90: گفته مي‌شود احتمال دارد دادكان در انتخابات فدراسيون كانديدا شود، در اين خصوص چه نظري داريد؟

من در مورد شخص خاصي حرف نمي‌زنم. به هر حال دادكان هم يك مدير امتحان پس داده است اما كانديدا شدن يا نشدن افراد ارتباطي به من ندارد و به قولي صلاح ممكت خويش خسروان دانند.

90: مسابقات ليگ را دنبال مي‌كنيد؟

اگر بگويم بله، دروغ گفته‌ام. حقيقت امر اين است كه بيشتر اخبار تيم فركي را دنبال مي‌كنم و دورادور در جريان اخبار تيم شرفي و قاسمپور هم قرار مي‌گيرم.

90: پس از برنامه تاثيرگذار و مثبت عادل فردوسي‌پور در مورد دلال بازي به نظر مي‌رسد فضا براي مربيان سالم باز شده است، در مورد اشتغال به كار مربياني چون فركي، قاسمپور و... چه نظري داريد؟

واقعا مربياني چون فركي، قاسمپور، كربكندي و.. نبايد بيكار باشند. آنها مربيان سازنده و سالمي هستند ضمن اين‌كه مربي سالم در فوتبال ما كم نيست مربياني چون ابراهيم‌زاده، صالح، دينورزاده و... كه فقط به سلامت كار فكر مي‌كنند و اخلاق و سلامت كاري‌شان را با هيچ چيزي عوض نمي‌كنند. مربي جواني مثل فركي شاگرد شب و معلم روز است يعني او بدون غرور و منت به خوبي پله‌هاي ترقي را طي مي‌كند و به سلامت كاري‌اش نيز پابرجاست.

90: در مورد بازگشت پروين به پرسپوليس چه نظري داريد؟

ببينيد من در مورد افرادي چون پروين نبايد نظر بدهم. جايگاه علي آقا در فوتبال ما مشخص است و به هر حال براي او و تيم پرطرفدار پرسپوليس آرزوي موفقيت دارم.

90: با اين حال از نظر فني كي‌روش را در چه سطحي از مربيگري ارزيابي مي‌كنيد؟

كي‌روش واقعا مربي با دانش و نظم‌گرايي است كه مي‌تواند با آرامش تيم‌ملي را به سر منزل مقصود برساند. اما اين مربي پرتغالي بايد بداند رقيبان اصلي ما بحرين، امارات، سنگاپور و مالزي نيستند. حريفان اصلي ما ژاپن، كره و استراليا هستند. حتي عربستان هم حريف اصلي ما نيست.

90: اخبار حاشيه‌اي ديدار پرسپوليس در رشت را شنيديد؟

متاسفانه از طريق اخبار شنيدم اما واقعا برايم قابل هضم نيست.

90: حرف خاصي براي گفتن داريد؟

موفقيت كي‌روش موفقيت فوتبال ماست. خدا را شكر رسانه‌هاي نوشتاري ما از انسجام و سلامت خوبي برخوردارند اما مبادا براي تفريح و ايجاد حاشيه به او حمله كنيم. صميمانه براي ورزش و فوتبال كشورم آرزوي موفقيت دارم.

90: بالاخره همايون‌خان اگر بخواهد به فوتبال برگردد دوست دارد در سطوح مربيگري فعاليت كند يا در سطوح مديريت؟

ظاهرا من در خدمت خانواده هستم و دوست ندارم به عرصه فوتبال برگردم. براي بازار گرمي نمي‌گويم و اين حرف مرا هم ننويسيد اما اول فصل هم دوستان به من لطف داشتند و پيشنهاد كار دادند اما در اين فضا ترجيح مي‌دهم در خدمت خانواده باشم.

90: يادتان هست آن زمان پس از كسب موفقيت تيم‌هايتان مي‌گفتيد «شير همان شير است، اگرچه پير است»!؟

باور مي‌كنيد من يادم نيست ناهار چه خورده‌ام!

 بهنام معتمدي

90: خسرو حيدري بعد از هفته‌ها دوري از ميادين در بازي مقابل فجر به تركيب ثابت استقلال بازگشت. بازگشتي كه دومين شكست متوالي آبي‌ها را به همراه داشت. هافبك ملي‌پوش استقلال هم مثل ساير هم‌تيمي‌هاي خود از چمن ورزشگاه حافظيه انتقاد مي‌كند. مصاحبه‌اش را با 90 بخوانيد:

90: استقلال دومين شكست متوالي را متحمل شد. دليلش

چه بود؟

قصد توجيه كردن ندارم اما زمين حافظيه خيلي بي‌كيفيت بود. به هيچ عنوان مستحق باخت نبوديم. هفته قبل كه باختيم مس بازي خوبي انجام داد اما فجر حرفي براي گفتن نداشت. به نظرم اين بازي فوتبال نبود، واليبال بود!

90: دقايق ابتدايي خيلي زير فشار قرار گرفتيد. اين طور نيست؟

بله، آنها بازي را خيلي خوب شروع كردند. بعد از حدود 15 دقيقه صاحب توپ و ميدان بوديم و توانستيم بازي را اداره كنيم. هر چه از زمان بازي گذشت از شرايط بهتري برخوردار شديم.

90: به نظرت در بازي فينال جام حذفي، زمين حافظيه كارتان را سخت نمي‌‌كند؟

در هر زميني بازي كنيم از ورزشگاه حافظيه بهتر است. به نظرم حتي اگر در بوشهر و خانه شاهين بازي كنيم به نفع ما خواهد بود. اين زمين كار را براي رئال و بارسا خراب مي‌كند.

90: تراكتور به يك امتيازي شما رسيد. از اين بابت دچار استرس نخواهيد شد؟

تراكتور در نيم فصل دوم عملكرد خوبي داشته است اما اين دليل نمي‌شود كه دچار استرس شويم. در تبريز تراكتور را شكست مي‌دهيم تا همچنان صدرنشين باشيم.

90: با توجه به شرايط حافظيه محتاط بازي نكردي؟

تمام تلاشم را كردم تا از پاي چپ خود استفاده نكنم. هر زمان توپ به روي پاي چپ من مي‌آمد آن را به روي پاي راست مي‌آوردم تا به محل مصدوميت قبلي‌ام فشاري وارد نشود.

90: استقلال بعد از هفته‌ها با سيستم 2-4-4 بازي كرد. در اين سيستم مشكل نداشتي؟

خير، اتفاقا تا حدودي سيستم مورد علاقه من 2-4-4 است. در سپاهان هم با اين سيستم بازي مي‌كرديم. البته اين فصل هم در چند بازي 2-4-4 بازي كرديم. در كل مشكلي با تيم فوق ندارم.

90: در بازي با فجر به نظر با اميرآبادي از هماهنگي لازم برخوردار نبودي.

شرايط زمين اجازه نمي‌داد آن طور كه بايد و شايد بتوانم با مهدي همكاري كنم. ما با هم ناهماهنگ نبوديم و اتفاقا در چند صحنه كارهاي تركيبي انجام داديم.

90: خط حمله استقلال از بازيكن سرزن برخوردار نيست. تو در اين چند سال از بهترين پاسورهاي فوتبال ايران بوده‌اي. اين كار تو را سخت نمي‌كند؟

اين را قبول دارم كه روي توپ‌هاي ارسالي، خط حمله ما آنچنان قوي نيست. البته مهاجمان خوبي داريم كه مي‌توانند به تيم كمك كنند. ميداوودي، برهاني و شريفات مهاجمان كوچكي نيستند. از اين نكته هم غافل نشويد كه آرش و ميلاد در خيلي بازي‌ها سرزني هم كرده‌اند.

90: يركوويچ را چطور بازيكني ديدي؟

او به زمان نياز دارد تا در تركيب جا بيفتد.

90: و ساموئل؟

او هم بايد با شرايط فوتبال ايران آشنا شود. البته بين دو نيمه از شرايط زمين گلايه كرده بود. وقتي چمن را ديد تعجب كرد.

90: استقلال دچار بحران نشده است؟

كدام بحران؟ سيزده هفته از ليگ باقي مانده است. با شكست فولاد به شرايط ايده‌آل باز مي‌گرديم. مطمئن باشيد در اين سه هفته كه همه پيش‌بيني مي‌كنند روزهاي سخت استقلال است بهترين عملكرد را خواهيم داشت.

علي مسعودي
 
90: دو تيم استقلال و فولاد خوزستان آخرين بازي هفته بيست و دوم ليگ را در حالي برگزار مي‌كنند كه هر دوي آنها بازي قبلي‌شان را واگذار كرده‌اند و به دنبال سه امتياز اين بازي هستند. رضا نوروزي، آقاي گل فصل گذشته در اين چند سال اخير خوب به استقلال گل زده و آبي‌پوشان به خوبي او را مي‌شناسند و بايد مراقب وي باشند. حتي نوروزي در بازي رفت كه تيمش 4 بر يك مغلوب شد تنها گل فولاد را به ثمر رساند. گفت‌وگوي 90 راما بهترين گلزن فولاد بخوانيد:
 
90: نيم‌فصل دوم را توفاني آغاز كرديد. اما هفته قبل در خانه مغلوب ذوب‌آهن شديد. چرا؟
 
ما در اين بازي كه حقمان باخت نبود تنها با يك اشتباه مغلوب ذوب‌آهن شديم. آنها از تك موقعيت‌شان استفاده كردند و برنده زمين شدند.

90: خودت هم كه با مصدوميت بازي كردي؟
 
من مجبور شدم بازي كنم چون آرش افشين هم مصدوم بود و ما مهاجم نداشتيم.
 
90: مقابل استقلالي قرار مي‌گيريد كه شرايط خوبي ندارد و با دوباخت پياپي به مصاف فولاد مي‌رود در اين باره صحبت كن...
 
در هر صورت بازي سختي داريم و فريب دو باخت قبلي اين تيم را نمي‌خوريم. چون هنوز هم استقلال صدرنشين است و براي قهرماني مي‌جنگد.
 
90: فرهاد مجيدي در بازي رفت ستاره تيمش بود و غايب بزرگ استقلال است. با نبود او كارتان راحت نمي‌شود؟
 
مجيدي مهره تاثيرگذاري بود و خيلي به استقلال كمك مي‌كرد اما ما به يك بازيكن فكر نمي‌كنيم و تيم مقابل را در نظر مي‌گيريم.
 
90: آندو و كرار هم كه غايب هستند؟
 
من گفتم هميشه بايد تيم را نگاه كنيم نه بازيكنان را هر چند همين بازيكنان هم مهره‌هاي خوبي براي استقلال بودند.
 
90: در اين چند سال اخير گربه سياه استقلال بودي و خوب هم به اين تيم گل زدي؟
 
من چهار گل با پيراهن فولاد و دو گل هم با پيراهن استيل‌آذين به اين تيم زده‌ام.
 
90: پس براي هفتمي تلاش مي‌كني؟
 
سعي مي‌كنم اول براي تيمم مفيد باشم و بعد آمار گلزني‌ام را بالا ببرم.
 
90: بعد از يك بازي دوباره افشين را هم كنارت مي‌بيني؟
 
ما با هم خيلي خوب هماهنگ هستيم و چشم بسته يكديگر را پيدا مي‌كنيم. اميدوارم اين بازي هم اين طور باشد.
 
90: پس استقلالي‌ها بايد مواظب شما دو تا باشند؟
 
به جز ما دو تا، فولاد بازيكنان خوبي دارد كه هميشه خطرناك هستند. ما يك تيم هستيم، فولاد نوروزي و افشين نيست.
 
90: فولاد هميشه چه ببازد و چه ببرد خيلي خوب فوتبال بازي مي‌كند و كمتر مشاهده شده به ضدفوتبال روي َآورده درست است؟
 
به قول آقا مجيد ما فوتبال «فردا» را بازي مي‌كنيم و نمي‌خواهيم تيم‌ها در مورد ما حرف‌هاي ديگري بزنند حال چه ببريم و چه ببازيم.
 
90: احتمالا كي‌روش هم دومين بار پياپي بازي فولاد رااز نزديك ببيند. حتما مي‌خواهي خودت را به او تحميل كني؟
 
من براي موفقيت تيمم تلاش مي‌كنم و اول دوست دارم فولاد برنده شود و بعد خودم به آنچه كه مي‌ خواهم، برسم. خدا را چه ديديد شايد اين بار بازي من چشمش را گرفت.
 

مهدي مرتضويان

90: فكرش فرق مي‌كند. تفكرش متفاوت است. جادو مي‌كند نه با دارو و نه با جنبل! با توپ جادو مي‌كند. از كودكي، هشت مي‌پوشيد. عشق به بازي مجتبي محرمي باعث شد تا شماره مورد علاقه‌اش هشت شود. گاهي خودش نمي‌داند چرا اعصباش خرد مي‌شود و داور مي‌زند و فحاشي مي‌كند!

مدتها خواستم تا به تعريفي مشخص از او برسم تا به نگارش بياورم اما كاري بس دشوار بود تا به يك كلمه ختم شود.

جادوگر ... جادوگر مرموز

علي كريمي خوش تكنيك‌ترين فوتباليست چندين سال اخير، آنقدر طرفدار دارد كه نوشتن از او براي نويسنده نيز جذاب است. از اين رو تصميم گرفتيم تا قسمتي از زندگي او را براي خوانندگان عزيز روزنامه 90 بنويسيم.

زندگي در خانواده‌اي پرجمعيت

علي كريمي پاشاكي در خانواده‌اي پرجمعيت بزرگ شد. خودش مي‌گويد كه در خانواده‌اي غيرورزشي متولد شده است. تنها برادرش فرشيد بوده كه به فوتبال روي آورده است و غير از وي هيچ كس از اعضاي خانواده‌اش به هيچ ورزشي روي نياورده‌اند.

مديون برادر

زندگي فوتبالي‌اش را مديون برادرش فرشيد مي‌داند. علي كريمي در مصاحبه‌هاي مختلفش به تعريف و تمجيد از برادر خود پرداخته است. جادوگر آسيا عنوان داشته كه فرشيد سبب شده تا او به فوتبال روي آورد. دروازه‌بان اين روزهاي راه‌آهن شهرري، در گذشته علي را نيز به زمين‌هاي خاكي مي‌برد تا بازي كند. مشوق اصلي علي كريمي، فرشيد بوده است و هنوز هم اين دو برادر رابطه خيلي خوبي با هم دارند.

بيوگرافي ورزشي

فرشيد دستش را مي‌گيرد و او را به نوجوانان نفت مي‌برد. صبح‌ها به تمرين با اين تيم مي‌پرداخت و عصرها هم در زمين‌هاي خاكي وردآورد تمرين مي‌كرد. سپس به سايپا رفت و پس از آن  به فتح‌تهران. علي كريمي با توپ كارهايي مي‌كرد كه هيچكس نمي‌توانست انجام دهد. جولان او با توپ ادامه داشت تا سران باشگاه محبوبش يعني پرسپوليس را مجاب به خريدش كند. البته فوتساليست دوران كودكي فكرش را هم نمي‌كرد روزي كاپيتان سرخپوشان پايتخت باشد.

پس به امارات رفت تا تكنيك خود را به رخ شيخ‌نشينان عرب بكشد. مقصد بعدي‌اش آلمان و تيم بايرن مونيخ بود. جنگندگي‌هايش سبب شد تا روزهاي فوق‌العاده‌اي را در مونيخ داشته باشد و بعد از  آن  به ايران آمد و سپس به شالكه رفت.

شرط بندي روي بازي كريمي

وقتي در سالن بازي مي‌كرد، افرادي روي بازي او شرط‌بندي مي‌كردند. علي كريمي به قدري قهار بود كه روي تعداد پاس‌هاي گل و گلزني‌اش شرط و شروط‌هايي مطرح مي‌شد. نمي‌توان موضوع شرط‌بندي را كتمان كرد! اين قضيه شوم وجود دارد. اوج شرط‌بندي روي جادوگر، قيمت صد هزار توماني براي به ثمر رساندن پنج گل از او در يك بازي فوتسال بود. البته كريمي از  اين قضايا، كاملا بي‌خبر بود و به قول معروف روحش هم از اين موضوع خبر نداشت.

عشق پرسپوليس

منزلشان تقريبا به استاديوم آزادي نزديك بود. به همين خاطر اكثر بازي‌هاي پرسپوليس را به همراه پدرش به ورزشگاه مي‌رفت. قبل از آن كه مردم براي ديدن بازي وي به استاديوم‌ها سرازير شوند، خودش براي ديدن بازي مجتبي محرمي، ناصر محمدخاني و فرشاد پيوس به استاديوم مي‌رفت. او شيفته بازي محرمي بود. همه چيزش را دوست داشت. شايد به همين خاطر هم بود كه هر از چند گاهي خشونتش را بر روي بازيكن حريف، تماشاگر و حتي داور هم نشان مي‌داد.

شروع خشونت با زدن داور

علي كريمي در رقابتهاي جوانان آسيا پيراهن تيم ملي را بر تن داشت. در آن روزها نوع بازي‌اش سبب شده بود تا همگان حرف از جادوگر بزنند. اما او در ديدار با ويتنام كاري كرد كه شايد ساليان سال نتوان آن را فراموش كرد. او در ديدار با ويتنام، داور مسابقه را هل داد تا داور نقش زمين شود همين قضيه سبب شد تا محروميتي سنگين از سوي AFC براي علي در نظر گرفته شود. كريمي از اين اتفاق به عنوان تجربه‌اي تلخ و آموزنده ياد مي‌كند. هافبك قهار پرسپوليسي‌ها كه در آن زمان 20 سال بيشتر نداشت، در آن صحنه مي‌گويد: «در ويتنام كه بودم مربي آلماني تيم ملي مغرور بود و از هيچكس مشاوره نمي‌گرفت. فكرش را هم نمي‌كردم در بازي با ويتنام به عنوان بازيكن ذخيره به ميدان بروم. زماني وارد زمين شدم كه تيم با يك گل عقب بود.

خيلي عصبي بودم. وقتي علي انصاريان اخراج شد رفتم تا با داور حرف بزنم، اما طور خاصي جوابم را داد. من هم هلش دادم!»

البته علي كريمي كلا با داورها رابطه خوبي ندارد. سه سال پيش نيز وقتي پيراهن استيل‌آذين ر ا بر تن داشت نزديك بود مسعود مرادي را كه قضاوت پرسپوليس با استيل‌آذين را بر عهده‌دار بود مورد نوازش قرار دهد.

عصبي بودنش را كتمان مي‌كند

كلا آدم عصبي‌اي است. يعني اتفاقات را بر نمي‌تابد و ناراحتي‌اش را نمي‌تواند پنهان كند. اگر از ماجرايي دلخور باشد آن را بازگو مي‌كند. برايش هم فرقي نمي‌كند چه كسي مدير يا مربي‌اش باشد. حرفش را مي‌زند. زبان تندي هم دارد! حتي اگر صد سال با او رفيق باشي اما در صورتي كه حال و روز جادوگر خوش نباشد شايد حرفي بزند كه موجبات ناراحتي‌ات را فراهم كند. كريمي خيلي زود عصبي مي‌شود و خيلي زود نيز عصبانيتش فروكش مي‌كند.

فقط گوش مي‌دهد

خيلي حرف نمي‌زند و فقط گوش مي‌دهد. البته كريمي در چند سال اخير جواب خبرنگاران حاضر در ورزشگاه را هم مي‌دهد و راحت حرف مي‌زند، اما اگر بخواهيد با او صحبت كنيد تنها شما متكلم وحده خواهيد بود و كريمي فقط نگاهتان مي‌كند.

تكيه كلام جاودگر

وقتي از ديدن صحنه‌اي يا شنيدن اتفاقي، لذت ببرد مي‌گويد:‌ بارك‌ا...، بارك‌ا...، همين و بس.

اهل روزنامه و كتاب نيست

حال و حوصله خواندن مجلات و روزنامه‌ها را ندارد. كتاب هم خيلي كم مي‌خواند. هافبك دوست داشتني فوتبال كشورمان بيشتر اوقات تلويزيون مي‌بيند.

هاوش و هيرسا

علي كريمي خيلي زود ازدواج كرد. ثمره ازدواج وي با يكي از اقوامش، دو فرزند به نام‌هاي هاوش و هيرسا است. جادوگر تا چند سال پيش حاضر نبود فرزندانش را با خود بر سر تمرين بياورد و دوست ندارد كسي از زندگي خصوصي‌اش چيزي بنويسد. ما نيز به همين  خاطر به نظر كريمي احترام مي‌گذاريم و تنها آرزوي سلامتي براي خانواده‌اش داريم.

BMW باز

شيفته اتومبيل‌هاي كارخانه BMW است. انواع BMW را داشته است. از بي‌.‌ام.وي 520 قديمي تا بي‌.ام.وي سري هفت كه يكي از اتومبيل‌هاي لوكس حال حاضر است. وقتي از او مي‌پرسيد چرا BMW ، پاسخ مي‌دهد: «به همان دليلي كه شما قورمه سبزي دوست داريد!» البته وقتي در بايرن مونيخ آلمان بازي مي‌كرد به خاطر قرارداد اين باشگاه با آئودي، مجبور بود بي‌.ام.و خود را كنار بگذارد.

چهره‌اي خونسرد

چهره‌اش كاملا خونسرد است و خيلي كم لبخند مي‌زند. وقتي حالش خوب باشد از دور معلوم مي‌شود. البته آن قدر مردمي است كه در بدترين مواقع نيز به هوادارانش امضا مي‌دهد و با آنها عكس يادگاري مي‌گيرد. يكي از دلايل محبوبيتش نيز همين مردم داري‌اش است. در روزگاري كه برخي حتي بويي از بزرگان قديمي ورزش كشورمان نبرده‌اند، بر سر قبر تختي در ابن‌بابويه حاضر مي‌شود و كنار مردم كوچه و بازار مي‌نشيند. شيشه اتوميبلش را بالا نمي‌دهد تا بوي فقر و نداري مردم را نچشد.

غصه مي‌خورد به حال گدايان و از معتادان بيزار است. دوست دارد كاري كند آنها اعتيادشان را ترك كنند.

اهل دعوا نيست

خوش‌تكنيك‌ترين بازيكن فوتبال ايران به هيچ وجه اهل نزاع و درگيري نيست. شايد فكر كنيد روحيات كريمي در زندگي اجتماعي و شخصي‌اش خشن باشد اما اصلا اينطور نيست. بسيار آرام است. در مورد زندگي شخصي‌اش تنها به اين نكته بسنده مي‌كنيم كه وقتي هاوش و هيرسا، پدر را در خانه مي‌بينند كلي با او بازي مي‌كنند.

آقاي شكمو!

هر غذايي باشد مي‌خورد. اگر پزشك تيم، رژيم خاصي برايش در نظر نگرفته باشد از هر غذايي، دو سه پرسي مي‌خورد، كريمي به هيچ وجه نوشابه نمي‌خورد و تنها آبمعدني را مي‌توانيد كنار ميز غدايش مشاهده كنيد. در بين غذاها قورمه‌سبزي را بيشتر از بقيه دوست دارد. وقتي كودك بود، تنها لباس‌هاي ميلان و رئال را دوست داشته بپوشد. آرزويش نيز بازي در يكي از اين تيم‌ها بود. آن قدر آث ميلان را دوست داشته كه وقتي اين تيم مي‌باخت. بي‌حوصله مي‌شد. جادوگر آسيا البته معتقد است كه در حال حاضر فوتبال ناب را بارسلونا بازي مي‌كند.

اهل زيورآلات نيست

زنجير و گردنبند و انگشتر خيلي كم دارد يا بهتر بگوييم اصلا ندارد! خوشش نمي‌آيد. اعتقاد دارد در زمين بازي، حواس بازيكن را پرت مي‌كند و فوتباليست نمي‌تواند فوتبال خودش را ارائه دهد.

عشق اماراتي‌ها

كريمي تنها در ايران هوادار ندارد. به جرات مي‌توان گفت كه اماراتي‌ها عاشق تكنيك و خلاقيت شماره هشت ملي ايران هستند. كارهاي چشم نواز او با توپ سبب شده تا تيم الاهلي براي به خدمت گرفتن وي پيشنهاد اغوا كننده‌اي ارائه دهد. كريمي به دبي رفت و در طول چندين سال بازي در الاهلي، جام‌هاي مختلفي را براي اين تيم به ارمغان آورد. فانتزي بازي مي‌كرد. كار به جايي رسيده بود كه در ديدارهاي الاهلي، ورزشگاه اختصاصي اين تيم جايي براي سوزن انداختن هم نداشت و از بلندگوهاي معروف عرب‌ها فقط صداي علي ... علي ... علي كريمي ... احسنتم احسنتم پخش مي‌شد.

كريمي را مي‌زدند

آن قدر زيبا بازي مي‌كرد كه مربيان حريف از بازي‌اش كلافه مي‌شدند، به خاطر همين در سالهاي آخر حضورش در امارات، بازيكنان حريف دستورات عجيبي را از مربيان خود براي ناكام گذاشتن جادوگر مي‌گرفتند. اوج اين دستورات در بازي الاهلي با يك تيم اماراتي در رقابت‌هاي جام حذفي امارات بود. در همان نيمه اول هافبك تيم حريف، پس از آنكه ديد تكنسين ايراني تيم  الاهلي، در ميدان جولان مي‌دهد چاره‌اي جز درو كردن ساق پاي او نديد. اين اتفاق تا مدتها در روزنامه‌هاي اماراتي‌ مورد بحث بود.

رفيق شهردار دبي

آن قدر خوب بازي مي‌كرد كه سياستمداران امارات نيز خواهانش بودند. شهردار دبي كه رئيس باشگاه الاهلي بود به شدت از علي كريمي خوشش آمد. همين موضوع سبب شده بود تا رفت و آمد خانوادگي نيز داشته باشند. رفاقت جادوگر با پسر شهردار دبي سبب شد تا خيلي‌ها نسبت به كريمي حسادت كنند.

هيچگاه خانواده شهردار دبي حاضر به چانه‌زني با رقم تمديد قرارداد كريمي با الاهلي نبودند. ملي‌پوش ايراني در آن دوره زماني، گران‌ترين بازيكن الاهلي بود. سران باشگاه الاهلي براي آن كه كريمي را از پيوستن به بايرن‌مونيخ منصرف كنند پيشنهاد مالي به مراتب بالاتر از اين تيم آلماني ارائه كردند اما وي نپذيرفت تا شهردار دبي جشن خداحافظي مفصلي را براي او ترتيب دهد. دو سال پيش نيز كه باشگاه الاهلي يك ديدار تداركاتي با آث ميلان برگزار كرد، از كريمي دعوت شد تا در تيم ستارگان الاهلي بازي كند. البته حضور جادوگر در آن ديدار سبب شد تا استيل‌آذين، وي را اخراج كند.

اخراج از استيل‌آذين و دعوت از شالكه

دقيقا ده روز پيش از آن كه استيل‌آذين به دليل بي‌انضباطي تصميم به اخراج علي كريمي گرفت، باشگاه شالكه آلمان قراردادي چهار ماهه را با وي به امضا رساند. البته بازگشت او به آلمان خوب نبود و كريمي حضوري كاملا كم‌رنگ در تركيب اين تيم داشت.

سياه و سفيد با پروين

علي پروين را در گذشته خيلي بيشتر از الان قبول داشت. البته كريمي هيچگاه چنين حرفي را به زبان نياورده است، اما رفتارهايش نشان دهنده اين وضوع است.

باهوش بود و هست، خجالتي بود؛ حالا نيست!

يكي از  فاكتورهاي برتري كريمي نيست به ساير بازيكنان، هوش بالاي اوست. در كوچكترين مكان و كوتاهترين زمان، بهترين تصميم را مي‌گيرد.

جادوگر در گذشته بسيار خجالتي بود و خيلي كم اهل مصاحبه و حرف زدن با رسانه‌ها، اما الان اصلا اينطور نيست. خيلي راحت مقابل دوربين‌هاي تلويزيوني قرار مي‌گيرد و حرف‌هايش را مي‌زند. از كودكي نترس بود و حرفش را مي‌‍‌زد. مولفه‌اي كه كريمي اين روزها بيشتر دارد و انتقادش را علني مي‌كند (البته به استثناي دعوايش با عزيزمحمدي كه ناگهان عقب‌نشيني كرد!»

بيزينس ماشين و زمين 

پولهاي زيادش را صرف خريد و فروش اتومبيل و مسكن مي‌كند. در شمال كشور، مجتمع‌هاي ويلايي زيادي دارد. يكي از پروژه‌هاي مسكوني‌اش را نيز با حامد كاويانپور بازيكن سالهاي دور پرسپوليس شريك بود.

تفريح فقط شمال

وقتي خسته است و دوست دارد استراحت كند، اتومبيل BMW خود را روشن مي‌كند و راه چالوس يا هراز را پيش مي‌گيرد. او در شمال، يك ويلاي بزرگ، كنار ساحل دارد و تعطيلات به آنجا مي‌رود.

رابطه با علي دايي

از يك دريبل شروع شد. علي كريمي در سالن، علي دايي را دريبل زد تا با برخورد بد شهريار مواجه شود. سالها گذشت و اين دو نفر در تيم ملي، كنار هم بازي كردند. در آن روزها نيز كمتر به هم پاس مي‌دادند و در اردوي تيم ملي كمتر با هم نشست و برخاست مي‌كردند.

بدترين خاطره ورزشي

در جام ‌جهاني 2006 آلمان خيلي بد بازي كرد. وقتي در بازي پرتغال، برانكو ايوانكوويچ سرمربي وقت تيم ملي او را از زمين بيرون كشيد، با لگد به كلمن آب كوبيد تا مدتها عكس روي جلد انواع روزنامه‌هاي داخلي و خارجي باشد. كريمي اين اتفاق را بدترين خاطره ورزشي‌اش مي‌داند.

شيرين‌ترين خاطره

او تمام روزهايي را كه آرامش داشته دوست دارد. مثلا روزهايي كه در آلمان براي بايرن مونيخ بازي مي‌كرد را به نيكي ياد مي‌كند. معتقد است در بايرن مونيخ، آرام بود و به همين خاطر پيشرفت زيادي در آلمان داشت. نشريه كيكر پيش از آمدن كريمي به جمع‌ هاليوودي‌هاي آلمان، او را بدترين خريد فليكس ماگات لقب داد و معتقد بود كه جادوگر برف آلمان را نخواهد ديد. اما سخت كوشي‌ او موجب شد تا او در بايرن يك فصل رويايي داشته باشد.

فوق‌العاده خيرخواه

متمول است و پول‌هاي زيادي را به خاطر بيزينس و بازي‌ در تيم‌هاي اماراتي و آلماني كسب كرده است. او كه در خانواده‌اي تقريبا متوسط از لحاظ مالي زندگي مي‌كرد اين روزها در موسسات معتبر خيريه نقش پررنگي دارد. هر ماه مبلغ قابل توجهي را به حساب كودكان سرطاني واريز مي‌كند. او به خيلي از فوتباليست‌ها نيز براي بدست آوردن سلامتي‌شان، كمك‌ كرده و مي‌كند.

جادوگر مهربان و دوست داشتني، خيلي‌ چيزها از محبت مي‌داند كه اين روزها كمتر در مردمان جامعه مي‌بينيم.

گلزار مديون اوست

محمدرضا گلزار بازيگر خوش لباس و خوش چهره سينماي كشور، چند سال پيش در دبي توسط پليس اين شهر به دليل سرعت بالا جريمه مي‌شود اما اين پايان كار نبود. از قرار معلوم پليس دبي، شرايط بازيگر گيشه‌ها را غيرمعمول تلقي مي‌كند تا او را دستگير كرده و به بازداشتگاه ببرد. وقتي اين خبر به گوش علي كريمي كه در آن زمان در الاهلي دوستان زيادي داشت مي‌رسد، تمام تلاش خود را به كار گرفت تا هموطن معروفش به مشكل نخورد. جادوگر كه رابطه خوبي با حاكم دبي داشت توانست در عرض كمتر از يك ساعت، گلزار را آزاد كند.

سينما فقط اصغر فرهادي

سينما كمتر مي‌رود و بهتر است بگوييم اصلا سينما نمي‌رود. اگر حوصله داشته باشد دي‌وي‌دي فيلم‌ها را تهيه مي‌كند و در منزل مي‌بيند. بهترين فيلم‌هاي ايراني كه تا به حال ديده است، (درباره الي) و (جدايي نادر از سيمين) بوده است. علي كريمي، سبك فيلمسازي فرهادي را به شدت مي‌پسندد و معتقد است ديد فرهادي به زندگي اجتماعي و خصوصي افراد، اغراق ندارد و واقعيت در سكانس‌هايش موج مي‌زند.

SHOOT

هيچوقت يادم نمي‌رود بلوار ميرداماد را به سمت خيابان شريعتي رانندگي مي‌كردم. وقتي به چراغ قرمز 180 ثانيه‌اي‌اش برخورد كردم عصبي شدم. تازه از محل كارم تعطيل شده بودم و خيلي خسته بودم. داشتم ديالوگ‌هاي معمولم در  مورد چراغ قرمزها و ترافيك‌هاي تهران را زمزمه مي‌كردم كه كودكي رو به من كرد و گفت: «آقا فال مي‌گيري» چند قدم آن طرف‌تر دخترك گلفروش با شاخه‌هاي لاله صدا زد: «آقا گل بخرديگه... خواهش مي‌كنم». جمله‌اش تمام نشده بود كه با غرور تمام، شيشه پنجره را بالا دادم تا صدايشان را نشنوم و مزاحم نشوند! وقتي چنين برخوردي را از من ديدند بي‌خيال شدند و رفتند سراغ راننده اتومبيل كناري‌ام.

  BMWبود. رنگ قرمز و مدل ماشين سبب شده بود تا از ساير ماشين‌ها متمايز گردد.

پس از چند ثانيه ديدم پسرك فالگير با صداي بلند گفت: «بچه‌ها ... بچه‌ها بيايين علي كريميه... بازيكن پرسپوليس...» در يك چشم به هم زدن، پنچ شش نفر از كودكان كار، دور ماشينش را گرفتند. من هم بي‌اختيار سرم را چرخاندم تا عكس‌العمل علي كريمي را ببينم. او با لبخندي دنباله‌دار از همه كودكان فال و گل و شكلات گرفت تا آنها را خوشحال كند. چراغ سبز شد و بچه‌ها هنوز بي‌خيال كريمي نشده بودند. علي كريمي كه با بوووووق ماشين‌هاي پشت سرش مواجه شده بود، اتومبيلش را حركت داد و بعد از چراغ قرمز، ماشينش را نگه داشت. من هم از روي كنجكاوي پشت سر جادوگر ايستادم.

كاپيتان پرسپوليسي‌ها از ماشين پياده شد و دخترك گلفروش را محكم بوسيد و پسري كه آدامس مي‌فروخت را بغل كرد. امضا داد و تمام گل‌هاي لاله گلفروش را خريد و چند فال حافظ هم گرفت. برايم عجيب بود. مگر مي‌توان باور كرد جادوگر كه گاهي حوصله خودش را هم ندارد اينطور برخورد كند؟

دخترك گلفروش از فرط خوشحالي نمي‌دانست چكار كند و بالا و پايين مي‌پريد. كريمي كه ديگر نمي‌دانست چكار كند، با صدايي خش‌دار گفت: «بچه‌ها بايد بروم سر تمرين. ديرم شده.» خداحافظ... خداحافظ» كودكان كار نيز با تشويق چند ثانيه‌اي علي كريمي... كريمي دوستت داريم، او را بدرقه كردند...

*هواداران استقلال پس از شکست 4 بر 2 پرسپوليس برابر نفت آبادان ابراز خوشحالي و تيم نفت را تشويق کردند.

* پرويز مظلومي به شدت از سوي هواداران استقلال تشويق شد. آنها به طور مداوم با شعار "پرويز سوبله چوبله" او را تشويق کردند اما سرمربي استقلال به آنها اشاره کرد که به جاي او استقلال را تشويق کنند.

* پرويز مظلومي قبل از شروع بازي براي خوش آمد گويي به سمت نيمکت فولاد رفت.

* فولادي‌ها با گرمکن يک دست قرمز وارد زمين شدند و اين مسئله با اعتراض هواداران استقلال مواجه شد.

* 100 نفر از هواداران فولاد در جايگاه پرسپوليسي‌ها قرار گرفتند.

* به هنگام ورود هواداران به ورزشگاه اکثر آنها در خصوص بازي بارسلونا و رئال مادريد که امشب برگزار مي‌شود صحبت مي‌کردند.

* حنيف عمران زاده، کيانوش رحمتي و آرش برهاني قبل از مسابقه به سمت مجيد جلالي رفتند و علي حمودي نيز با دسته گل با جلالي به خوش و بش پرداخت.

* پس از مدت‌ها آرش برهاني و ميلاد ميداودي در نوک حمله استقلال قرار گرفتند. اين دو بازيکن در زمان حضور مجيدي پشت سر او قرار مي‌گرفتند يا در قسمت چپ يا راست بازي مي‌کردند.

* در جايگاه ويژه افرادي نظير کي‌روش سرمربي تيم ملي، اميد نمازي، مارکار آقاجانيان، صادق ورمزيار، علي اميري و جواد زرينچه حضور دارند.

*نكته جالب اين كه اين تعداد از هواداران استقلال در بازي گذشته از همين قسمت ورزشگاه به مظلومي اعتراض كرده بودند.

* حدود 10 هزار تماشاگر براي ديدن اين بازي به ورزشگاه آزادي آمده بودند. در ضلع شمال غربي ورزشگاه تعدادي از هواداران فولاد نشسته بودند و به سبك خودشان به طور يكنواخت نماينده خوزستان را تشويق مي‌كردند.

* در يك صحنه كه استقلال به سمت دروازه فولاد حمله كرده بود، ميلاد ميداودي به علت برخوردي در محوطه جريمه به زمين افتاد كه نيمكت استقلال معتقد بودند كه اين صحنه پنالتي بود و به تصميم داور اعتراض كردند. اين اعتراض در حدي بود كه حتي ميشائيل هنكه و منصور پورحيدري نيز نتوانستند آرامش خود را حفظ كنند و معتقد بودند كه داور اشتباه كرده است.

*طبق معمول سقف جايگاه خبرنگاران ورزشگاه آزادي همچنان سوراخ است و به دليل بارندگي‌هاي روزهاي گذشته چكه مي‌كند كه اين مسئله باعث بروز مشكلاتي در كار خبرنگاران شده بود.

* در نيمه دوم ديدار علي سليمي دروازه‌بان تيم فولاد در صحنه‌اي به روي زمين افتاده بود كه هواداران استقلال اعتقاد داشتند او وقت كشي مي‌كند و شروع به اعتراض كردن و فحاشي عليه او كردند. اين اعتراض‌ها تا حدي بود كه پورحيدري از روي نيمكت بلند شد و به سمت تماشاگران آمد و از آن‌ها خواست كه عليه دروازه‌بان فولاد شعار ندهند.

* هواداران استقلالي در شعاري عجيب خواستار بازگشت استيلي به پرسپوليس شدند.

* پس از گل دوم آرش برهاني، تماشاگران سرود قهرماني سر دادند و در دقايق پاياني كه اسماعيل شريفات به جاي او به زمين آمد، هواداران استقلال برهاني را تشويق كردند.

داور بازي با استقلال ما را عصباني کرد

استقلال موقعيت چنداني براي گل‌زني نداشت

استقلال صدرنشيني را از تراکتور پس گرفت

ميثاق معمارزاده پس از عملكرد ضعيفش در ديدار برابر نفت آبادان كه با نتيجه 4 بر 2 به سود ميزبان به پايان رسيد، با عذرخواهي از هواداران، بازيكنان و مربيان پرسپوليس گفت: هيچ دفاعي از عملكردم ندارم و بازي بسيار ضعيفي را انجام دادم. واقعا شرمنده دنيزلي هستم كه نتوانستم پاسخ اعتماد او را بدهم.

وي كه از باخت پرسپوليس بسيار ناراحت بود و به سختي به سوالات خبرنگاران پاسخ مي‌داد، گفت: دنيزلي حق دارد از من ناراحت باشد. هواداران پرسپوليس بدانند من مقصر شكست بودم نه دنيزلي.