نادر رضي

همه فقط انتظار دارند و كسي شرايط را درك نمي‌كند. معتقديم نتايج استقلال در نيم فصل اول قوه ادراك هواداران را پايين آورده است و حال همه انتظار دارند استقلال در هر شرايطي نتايج ابتداي فصل را جبران كند.

آنهايي كه مي‌آيند ورزشگاه تاب و توان شكست را ندارند و باقي هواداران هم معتقدند اين استقلال بايد قهرمان شود چون با اقتدار قهرمان نيم فصل شده و ديگر نيازي نيست به ورزشگاه بروند و تيمشان را حمايت كنند!

واقعا دردآور است وقتي راه سختي پيش رو است و كسي مشكلات را درك نمي‌كند.

به جرات مي‌توان گفت از آتش بازي‌هاي استقلال در نيم فصل اول حالا خاكستري بيش نمانده است. از آن ستاره‌هايي كه با نبوغ منحصر به فرد خود نتايج را رقم مي‌زدند اثري نيست. مجيدي رفته، كرار كنار گذاشته شده است. آندو با انگشت شكسته خانه‌نشين شده، فشار بازي‌ها حيدري را از تمرينات دور كرده است، ميداوودي خوب شده ولي همچنان ترس از مصدوميت مجدد اجازه عملكرد خوب را به او نمي‌دهد و هزاران مشكل ديگر كه همانند مصدوميت‌ها مشهود و جلوي چشم نيست ولي هست تا استقلال را به تيمي معمولي و پر افت و خيز تبديل كند.

در اين ميان تاكتيك هم ديگر جواب نمي‌دهد. تغيير در تركيب هم بازيكنان را از هماهنگي دور مي‌كند و هر تاكتيكي در نظر گرفته شود جواب منطقي و درستي را در پي نخواهد داشت.

آن  روزي هم كه تاكتيك به ندرت در زمين اجرا مي‌شود، آن جلو برهاني هست تا تمام تلاش‌ها و تاكتيك‌ها را بر باد بدهد.

مهاجمي هست كه هر توپي به او برسد سكوهاي ورزشگاه را نشانه مي‌گيرد.

تا مجيدي در استقلال بود، برهاني عملكرد نسبتا خوبي داشت زيرا جايگاهش را متزلزل مي‌ديد و هرگاه به ميدان فرستاده مي‌شد با تمام توان براي اثبات توانايي‌هايش مي‌جنگيد ولي حالا....!

حالا كمبود مهاجم خيال آرش را راحت كرده تا بار ديگر به همان مهاجم سر به هوا تبديل شود كه موقعيت‌ها را يكي پس از ديگري از دست مي‌داد.

با اين  شرايط معتقديم سقوط آزاد استقلال همچنان ادامه خواهد داشت و طولي نمي‌كشد كه اين تيم از صدر جدا شده و براي بازگشت به جايگاه قبلي‌اش حسرت اين روزهاي از دست رفته را مي‌خورد.

آن وقت است كه هواداران متوجه مي‌شوند خانه‌نشيني اين روزها و انتظارات بالا و غيرمنطقي بزرگترين ضربه را به ‌آبي‌ها زده است. در روزهايي كه تيم  به وجود آنها احتياج دارد، هواداران پشت تيم را خالي كرد‌ه‌اند.

هواداران منطقي، شرايط را درك مي‌كنند و متوجه مي‌شوند كه قرار نيست يك تيم با قدرت تمام بازي‌ها را ببرد.

در مورد استقلال اما اين روزها بايد گفت كه كدام ستاره‌، كدام كهكشان؟!

اين تيم امروز آبستن اتفاقات زيادي است كه در آينده نمود پيدا مي‌كند و هوادار متوجه مي‌شود كه استقلال نيم فصل دوم با كمترين ستاره نسبت به ساير رقيبان و مدعيان قهرماني در ميدان حاضر مي‌شود.

كهكشان هم كه ديگر سرابي بيش نيست.

سرابي كه فقط در تصورات زيبا و پرهيجان است و در واقعيت با كمبودهاي آن چناني روبرو خواهد بود.